چقدر خوب شد که اومدی! یادم نمیاد دوستی‌مون از کجا شروع شد! داستان ما نه شروع داره و نه پایانی... تو یهو پات رو گذاشتی دقیقا همونجایی که باید میزاشتی.. درست وقتی نیاز داشتم به یکی اعتماد کنم و پشیمون نشم.. درست وقتی از همه ی آدما خسته بودم... سر بزنگاه رسیدی و نزاشتی دنیام تیره و تار شه.. تا وقتی قلبم میتپه تو همیشه بخشی از منی...
دیدگاه ها (۰)

ای کاش میشد ...شبم از بی‌ستارگی...... شب گوردر دلم گرمی ستار...

جانْ بی جمالِ جانان میلِ جهان نداردهر کس که این ندارد حقّا ک...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

پارت ۱۰ و ۱۱

Dark Blood p۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط