آدم که حتمن نباید بره دریا تا غرق شه

آدم که حتمن نباید بره دریا تا غرق شه.
حتمن که نباید وسط حجم عمیقی از آب دریا باشه که احساس خفگی کنه.
گاهی وقتا آدم وسط موزاییک نیم‌ متری هم غرق میشه.
توو برگ‌ های یه کتاب چند صفحه‌ ای حس خفگی بهش دست میده.
میونِ چند تا عکس رنگی توی گالری.
میونِ آهنگ خوش اون‌ روزها.
توی گردنبند طرحِ عقرب.
حتی وسط پاستای خوشرنگ کافه‌ی میدون شهرداری.
می‌دونی که چی می‌گم؟ گاهی وقتا خاطره‌ها خیلی عمیق‌تر از آب‌هایِ توی دریان.
راحت‌ تر خفه‌ ت می‌کنن.
دیدگاه ها (۷)

گرچه شهر شلوغ است...ولی باور کن آنچنان جای تو خالیست...که صد...

خسته و فرسوده در کنجی به انتظار اتمام.

- از درد ترک خورده و از زخم کبودیم ؛کوهیم و تماشاگر رقصیدن ر...

جنوبیا هر وقت میخوان ماهی درست کنن میگن مواظب باش زهله اش نت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط