محبوبم

محبوبم
هر بار چشمم به چشم شما می‌افتد
انگار از قحطی جسته‌ام
انگار نخستين باری است چشمی را می‌بينم
آن هم چه ديدنی! چه چشمانی!
چشمانی تماشايی
چشمانی شنيدنی
شنيدن فريادهايی كه همه‌ی چشم‌ها را از ترس می‌بندد
تا امروز نمی‌دانستم چشم‌ها پا دارند
خودشان راه می‌افتند، می‌روند، می‌گردند
و آخر ما را پيدا می‌كنند
چشم‌ها دستی دارند
كه تا دورها پلک‌اندازی می‌كنند
اين چشم‌ها هميشه برهنه‌اند اما همين كه شما را می‌بينند
در زيباترين نگاه عالم پوشيده می‌شوند
نگاه‌تان دست چشم‌ها را می‌گيرد
و شانه‌به‌شانه در پياده‌روهای خلوت قدم می‌زنند
با چشم‌هايم به پچ‌پچ حرف می‌زنم
می‌گويم آرام بگير
باز می‌گردد
و دوباره هنگام ديدار فرا می رسد
نگاه شما چه لَحن خوشايندی دارد


#عاشقانه #خاص #ستایش_قلب_سربی
#محمد_صالح_علاء#عشقولانه #عشق_جان #جانان #دلتنگی