گاهی یاد روزی میوفتم که دستاتو رها کردم.. با اینکه تمام بند بند وجودم تورو میخواست جان گه، میدونی چیه؟ بعضی وقتا بدجور دلم هواتو میکنه.. با خودم میگم اگه میتونستم به اون روز برگردم دستاتو جوری محکم میگرفتم که هیچی نتونه جداشون کنه.. نمیزاشتم هیچی تورو ازم بگیره قشنگم.. میشه یه بارم شده بیای؟تا فقط شده بتونم دل سیر نگات کنم عزیزترینم
_بودی
دیدگاه ها (۰)

بحث بحث لیاقته عزیزم!

کیا جزو این تایپان؟

بچه ها امروز ششمین سالگرد آشنایی ییجانه... حالا دیگه شیش سال...

یعنی غمی که تو این سکانسا بود هیچوقت فراموش نمیشه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط