سرطانp

سرطانp7
از زبان ات
۱ماه بعد
۱ماه میگذره و ته حالش بده و کلا ناراحته به رو خودش نمیاره ولی کاملا معلومه تهیونگ توی کمپانی بود اینجوری نمیشه پا شدم ی لباس خوب پوشیدم و رفتم سمت کمپانی رسیدم ولی نرفتم دیدن ته رفتم دیدن پی دی نیم رفتم جلو دفترش در زدم
✓بیا تو
+رفتم داخل سلام رئیس🙂
✓اووو ات توییی بیا تو 🙂
✓تو کجا اینجا کجا خیلی وقته نیومدی
+خب اره پی دی نیم من ی خواهش ازت دارم
✓اوم چیه
همه چی رو بهش گفتم درباره سرطانم مرگم همه چی دیدم ناراحت شده ولی به رو خودش نیاورد یجور دپ شد
+خب راستش زمان کمی برام مونده میخوام این زمانو هم با داداشم بگزرونم اگه میشه ته و من ب ی مسافرت چند روزه بریم مثلا بریم ججو
✓دربارش فک میکنم
+ممنون خب من برم ب ته سر بزنم بای پیدی جونم
✓هوم بای
رفتم از منشی جای ته رو پرسیدم گفت تو اتاق تمرینن
رفتم درو باز کردم داشتن میرقصیدن بعد چند میم رفتن استراحت کنن که رفتم پیششون
+سلام پسرا
_اع ات اینجا چیکار میکنی
+نمیتونم بیام برادرمو ببینم
🐨راستی ات خوبی یکم انگار رنگت پریده(به خاطر بیماریش)
+اممم...خبببب...اره خوبم.....
🐨باشه
به تهیونگ نگاه کردم دیدم دپ شده یعنی ی ماهه اینجوریو هنوز به اعضا نگفته

پارت بعدی شرت نداره ولی حمایت زیادکنین
دیدگاه ها (۰)

استایل ات برای رفتن ب کمپانی برای پارت ۷#فیک#تهیونگ#بی#تی#اس

سرطان p8از زبان ات چند روز میگذره توی خونه روی مبل نشسته بود...

سرطان p6۱سال بعد از زبان ات ۱سال گذشته و من تازه فهمیدم سرطا...

اسلاید اول استایل راحتی ات تو خونه اسلاید دوم استایل ات برای...

پسرا کلی حرف زدن من یهو چشمم به یه کامنت خورد نوشته بود سولی...

دیدار اول ..

دیدار اول ..

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط