☝😁
اینچنین خواندم که روزی روبهی
پایبند تله گشت اندر رهی
حیله روباهیش از یاد رفت
خانه تزویر را بنیاد رفت
گر چه ز آیین سپهر آگاه بود
هر چه بود آن شیر و این روباه بود
تیره روزش کرد چرخ نیل فام
تا شود روشن که شاگریست خام
با همه تردستی از پای اوفتاد
دل به رنج تن به بدبختی نهاد
گر چه در نیرنگ سازی داشت دست
بند نیرنگش قضایش دست بست
حرص،با رسوایش همراه بود
تیغ ذلت ناخونش کوتاه کرد
بود روز کار یارائی نداشت
آهنی سنگین دمش را کنده بود
مرگ را میدید اما زنده بود
می گزیدی حلقه و مسمار را
خیرگی ها کرده بود این خود پسند
خیرگی را چاره زندانست و بند


#دوربین_مخفی#مردم_آزاری#تروریست#عرب#وحشت#ترس


#فالو#لایک
#فالو#بک#فالو
دیدگاه ها (۰)

آدم های ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد عم...

فلک با کس دل یکتا ندارد زصد دیده یکی بینا ندارد درخت دهر سرت...

در هیاهوی زندگی ، نبودنت چون زخمی عمیق بر جانم نشسته است هر ...

زندگی مانند دوربین است روی چیزهای مهم تمرکز کنید لحظات خوب ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط