🍁حالم بد است🍁

حالم بد است مثل عقابی که پیر شد

یا کفتری که زخمیِ پروازِ تیر شد

 

ابری قرار بود ازین جا گذر کند

پیمان شکست باد و نصیبم کویر شد..

□   □

تا آهِ آخرین نفس آهو امید داشت

وقتی بچنگِ تیز پلنگی اسیر شد

 

رودم، که در تقابلِ با رسم آبشار

در عینِ سربلندی خود، سربزیر شد

□   □

 

بازیچه ی قمار و غرور و شراب و شعر

عاشق که شد به حکم دلش گوشه گیر شد..

 

باور نمی کنم دل دریا پرست من

افتاد روی خاک و شکست و حقیر شد

□   □

 

- ماهی نمیر...  باش که دریا بیاورم!!

- دریا کجاست!؟ تُنگ بیاور که دیر شد...
دیدگاه ها (۲)

🍁از زلیخا خبری نیست به یوسف ننویس🍁

🍁خاطرات تلخ🍁

🍁مرا در نظر بگیر🍁

🍁به سوی معشوق🍁

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط