سناریو

#سناریو
فیک
#درخواستی_TATA
#BTS


وقتی کوک اهنگ سون(seven)رو با اون دختره خوند و تو حسودیت شده بود

نامجون: ببین ات اینا که پیش همم نبودن سر صحنه اصلی


جین: اره راست میگه بعدشم بیخیال اروم باش

اصلا وقتی قهر کردم میفهمه


جیهوپ: ات حواسم هستا این چند روزه خیلی زود قهر میکنی قضیه چیه؟


جیمین: ات حالا که چیزی نشده
حرف خودمو به خودم برنگردون واسه جفتتون دارم
جیمین: من دیگه چرا؟
حواسم به دنستو اون دختره بود.... بلهههه شما برو مراقب خودت باش فعلا

ته: بیا ات برات پاستیل گرفتم شنیدم اینا ارومت میکنه درسته؟ البته اگه نمیخوای که
=اونو بده من نه بزارش تو اتاقم من با کوک و جیمین کار دارم
جیمین: به من و کوک نزدیک شی میکشمت

شوگا: عهه ات جیمین بسه دیگه ببین ات به جیمین نزدیک شی...
میکشیم؟
شوگا: عههه نه نزذیک شی خبری دیگه از تقسیم نارنگیام نیستا
ااااا
کوک: ببین ات بیا صادقانه حرف بزنیم
ولش بعدا کارت دارم فعلا باید برم سر قرار
کوک: با کی؟
پاستیلامو نارنگیا و کیدراما
شوگا: برا منم نگه دار(داد)
باشههه

کوک: هیونگ چرا به ات نارنگی میدی به من نه؟
شوگا: چون ات دخترمه نمیدونستی بدون
کوک: اووووو باشه😉
شوگا: عهه توام به چه چیزا فک میکنه
کوک: هیونگ من که به چیزی فک..... هیووووونگ نگو که
شوگا: اره درست حدس زدی وقت خوابمه

نمیتونم با عکس سناریو بفرستم 😭