تو نمی‌دانی اگر روزی نباشی ‌، نبودنت با من چه می‌کند ‌!! جهان هنوز می‌چرخد، مردم می‌خندند، روزها می‌گذرند ‌، اما من در میان همه‌ی این رفت‌و‌آمدها، هنوز در همان لحظه‌ای مانده‌ام که رفتی ‌، اگر روزی نباشی ‌، تمام مسیرها به یاد تو ختم می‌شوند، تمام صداها بوی تو را دارند، و من با هر تپش قلبم، دوباره و دوباره به یادت می‌افتم ‌، اگر نباشی ‌، گاهی فکر می‌کنم اگر می‌شد فقط یک‌بار دیگر ببینمت یک‌بار، فقط برای چند لحظه تا بگویم هنوز همانم هنوز همان عاشقی‌ام که با دیدنت نفسش بند می‌آمد هنوز هر بار که کسی شبیه تو را می‌بیند، دلش می‌لرزد و هنوز هر شب، قبل از خواب، با تو حرف می‌زند — بی‌صدا، در دلش، میان تاریکی ‌، اگر نباشی شب هایم تیره و تار است و دلتنگی مرا با خود به دنیای خود میبرد ‌، نرو بمان ‌، بخاطر لبخند هایی که شمارش ندارند ‌ ‌‌
دیدگاه ها (۲۸)

شب، بوی گیسوانت را دارد.بادی که از سمت پنجره می‌وزد، ردّ لبخ...

تکپارتی دوباره باهم بذر عشقمون رو میکاریم …ایرپادت رو داخل گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط