به سرم بوده هوایت ز کنارم نروی

به سرم بوده هوایت ز کنارم نروی
به از این هجرت جان دربدری برده دلم
چو شبی درد فراقت  نشود بال و پرم
نکنم خواب پریشان خطری برده دلم
دل بیمار مرا این سفرت داده بلا
به کجا می نگری خیره سری برده دلم
به تو گفتم که مرا درد و دوا در تنمی
که از این قافله ها بی ثمری برده دلم
به شبم ماه دلم ناله ی غم داده چرا
بخدا عشق تو را چون گهری برده دلم..🦋💞🦋

#saharshehim💖

#عاشقانه
#بهترینم
دیدگاه ها (۰)

سکوت کرده یار و من منتظر نوازشمبرای وصل روی او به سجده و نیا...

غزل غزل ترانه شد ، نگاه عاشقانه ات قسم به چشمهای تو ، گرفته ...

من ز برای دیدنت، خانه ب خانه میرومهم قدمم با غم خود، شانه ب ...

اجازه هست که عشقتو،توکوچه هادادبزنم؟روپشت بوم خونه هااسمتوفر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط