ای غم

ای غم!
تو با این کاروان ِ سوگواران
تا کجا همراه می آیی ؟ 
دیگر به یاد ِ کس نمی آید 
آغاز ِ این راه ِ هراس انگیز
چونان که خواهد رفت از یاد ِ کسان
افسانه ی ما نیز !

ای غم !
نمی دانم 
روز ِ رسیدن
روزی ِ گام ِ که خواهد بود 
اما درین کابوس ِ خون آلود 
در پیچ و تاب ِ این شب ِ بن بست 
بنگر
چه جان های گرامی رفته اند از دست
دردی ست چون خنجر 
یا خنجری چون درد 
این من که در من 
پیوسته می گرید 
در من کسی آهسته
می گرید...
🥺🩶🍂🥀
دیدگاه ها (۱)

🥀🩶🍂

🥀🩶🍂

🍂🥀🩶

🌱🌹🥹

ثریا ابراهیمی (پری) معشوقه معروف استاد شهریار استکه ﺗﺎ ﭘﺎﻳﺎﻥ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط