تلنگر می زند بر شیشه ها سرپنجه باران
تلنگر می زند بر شیشه ها سرپنجه باران
نسیم سرد می خندد به غوغای خیابانها
دهان کوچه پر خون
می شود از مشت خمپاره؛
فشار درد می دوزد لبانش را به دندانها
زمین گرم است از باران خون امروز
زمین از اشک خون آلوده ی خورشید سیراب است،
بمان مادر بمان در خانه ی خاموش خود مادر
که باران بلا می باردت از آسمان بر سر...🥀
𝑅𝛦𝐷𝛦𝛭𝛲𝛵𝛪𝛰𝛮 💙
نسیم سرد می خندد به غوغای خیابانها
دهان کوچه پر خون
می شود از مشت خمپاره؛
فشار درد می دوزد لبانش را به دندانها
زمین گرم است از باران خون امروز
زمین از اشک خون آلوده ی خورشید سیراب است،
بمان مادر بمان در خانه ی خاموش خود مادر
که باران بلا می باردت از آسمان بر سر...🥀
𝑅𝛦𝐷𝛦𝛭𝛲𝛵𝛪𝛰𝛮 💙
- ۱.۲k
- ۲۱ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط