سلام

سلام
شب احیا بیست یکم نشسته بودیم از تلوزیون شیخ حسین انصاریان که در خیابان ری احیا گرفته بودیم تا اینکه پسر گوچکم با فریاد صدا زد آقاجان آقاجان چشم انداختم تا پیدایش کنم که در میان جمعیت در گوشی ای از خیابان دیدم که جکر گوشه ام براحیاست از شاهرود آمده بود تا در جمع عاشقان یکی شود
دیدگاه ها (۱۳)

سلام🕌السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ...

سلام

سلامبردلم افتاد آرزوی برایت کنمتا روزگارت رابه خوشی گره زنم«...

سلام

فاطمه واژه ی بی خاتمه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط