تو از مشکلات روزگارت به چی پناه میبری

☕️🌷 تو از مشکلات روزگارت به چی پناه می‌بری؟

گاهی به یک فنجان قهوه‌ی داغ کنار پنجره یا ایوانی که می‌توان از آن به رفت و آمد آدم‌ها نگاه کرد.
گاهی به یک کنج آرام و دنج که می‌توان در سکوت و آرامش آن لمید و چند خط کتاب خواند.
گاهی به یک موسیقی تازه، آرام یا شاد.
من گاهی به صدای شجریان و بنان پناه می‌برم با چاشنی یک استکان چای کمر باریک و کنجی خلوت.
من گاهی به عشق پناه می‌برم، به خاطرات کسی که نیست و حرف‌های کسی که نیست و تصور اینکه کسی هنوز لابلای هیاهوی آدم‌ها هست که مرا بیشتر از هرکسی دوست دارد...
من گاهی به خودم پناه می‌برم، به رویاهایی که در سر دارم و به تلاشی که می‌توانم برای بهتر شدن جهانم به کار بگیرم.
من گاهی به جهان خیالیِ آرزوهای محقق‌یافته‌ی خودم پناه می‌برم؛ به روزهای خوبی که هنوز نرسیده‌اند، آدم‌های خوبی که هنوز نشناخته‌ام و احساسات خوبی که هنوز نیافته‌ام.
من گاهی از روزگار، به خودِ روزگار پناه می‌برم. به این احتمال که اگر امروز، روز من نبود، به فردا امید داشته باشم و به این خیال که زمانه همیشه به کام دیگران نیست و نوبت به ما هم خواهد رسید...
تو به چی پناه می‌بری؟ به کی؟ وقتی بی‌نهایت بی‌حوصله و غمگینی و دلیل موجهی برای آرام گرفتن و لبخند زدن و بی‌خیال بودن نداری...☕️🌷

#نرگس_صرافیان_طوفان‌
دیدگاه ها (۰)

💛🌷 آبان ڪـه میشود پاییز ڪـمیخودش را این پهلو آن پهلو میڪـند....

🦋🍂 ازگوشه چشمانت که ابتدای جهان من است،تا گندم موهایت که  آخ...

🎀🎀 عاشقانه ترین شعرم راروزی در آغوش تو خواهم سرودآن روز که ط...

🤍🎶 شبیه شعر میبافم نگاهت را به آغوشمممغزل های دو چشم تو ثواب...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۳

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط