من شبیه کوهم اما از وسط تا خورده ام

من شبیه کوهم امّا از وسط تا خورده ام
تو تصوّر می کنی #چوبِ-خدا را خورده ام

نه! خیال بد نکن، چوب خدا اینگونه #نیست
من هرآنچه خورده ام از دست #دنیا خورده ام

ساده از من رد نشو ای سنگدل، قدری بایست
من همان « فرش ِ گران سنگم » ، فقط #پا خورده ام

قطره ام امّا هزاران رود ِ جاری در من است
غرق در دلشوره ام انگار دریا #خورده ام

دائما در حال تغییرم ، بپرس از آینه
بارها از دیدن تصویر خود جا خورده ام

دیدگاه ها (۵)

بی تو مهتاب شبی کوچه ی ما آه کشیدروی دیواره ی دل عکس تو را م...

باز حرف تلخ گفتم بندها محکم شدنددشمنانم بیشتر شد، دوستانم کم...

خدا را چه دیدی...شاید دوام آوردم ...هر تمام شدنی...که مرگ نی...

قسمت چهارم داستانعشق و غرورهیچ کدام از آنها نتوانستند شام بخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط