یکی از نیروها چوب خط اشتباهاتش پر شده بود جلسه که گ

🌷یکی از نیروها چوب خط اشتباهاتش پر شده بود جلسه که گرفتند همه برای اعلام پایان خدمتش هم نظر .بودند نظر سردار اما مانده بود. نور علی چند دقیقه چیزی نگفت اشک دور چشمانش حلقه زده بود که گفت من از این فرد نماز شبها و دلاوری‌ها در جبهه دیده ام چگونه اخراجش کنم؟ احساسم این است که باید هنوز به او فرصت بدهیم.

🌷از جلسه که آمدند بیرون. فرد خاطی جلوی سردار را گرفت و با عصبانیت گفت شما حق من را ضایع کردی من از شما نمیگذرم
خبر نداشت داخل ،جلسه فقط سردار از او دفاع کرده است

✍روایت: سی‌ام

📖 کتاب: نورعلی
نیم نگاهی به زندگی و اوج‌بندگی
"سردار شهید نورعلی شوشتری"

#امام_رضا علیه‌السلام 🌼
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
╭🌹
╰┈➤ @Sedaye_Enghelab
دیدگاه ها (۱)

🌷ده کیلو انار دانه کردم و گذاشتم روی تخت آشپز. نوره که ...

🔹تاریخ را بشناسیم و تحلیل کنیمو از آن درس بگیریم …"شهید قاسم...

🌷با ماشین می‌رفتیم یکباره زد روی ترمز و ماشین را نگه داش...

بالا نرفت آن که به پای تو پا نشدآقا نشد هر آن که برایت گدا ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط