استاد سرد اما جذاب

استاد سرد اما جذاب
پارت :15


به ساعت نگاه کردم ساعت 5 بود زود یه

ارایش خیلی خوجلی کردم و لباسم و کفشم

رو پوشیدم و موهام رو هم براش یه چیزی

سر هم کردم به ساعت نگاه کردم که دیدم

نیم ساعت مونده به8یه کیفی برداشتم و

گوشیم رو انداختم توش و رفتم پایین که

یونگ هم اومد و رفتیم به طرف خونه

دوستش داشتیم سر اهنگ دعوا میکردیم که

گوشیم زنگ خورد دیدم مامانه جواب دادم

که شروع کرد به فحش دادن که کجایی

مامان : دختره زلیل شده ساعت 8کدوم

جهنم دره ای میری داداشت اینجا از نگرانی

و دلواپسی مرد اگه برسی خونه تورو میکشه

ا.ت :مامان،با داداش داریم میریم مهمونی دوستش

مامان :عع باشه پس مراقب پسرم باش خدافز

ا.ت :😐

حمایت میکنید هااا،من گناه ندارم؟این همه مینویسم و زحمت میکشم ولی فقط چند نفر حمایت میکنت،به ولاه اگه حمایتا زیاد بشه من روزی سه پارت سه پارت،پارت میزام
دیدگاه ها (۴)

۱:موها و ارایش ا.ت۲:کفش های ا.ت۳:لباس ا.ت

استاد سرد اما جذابپارت :16رفتیم رسیدیم یه عمارت خیلی بزرگ و ...

استاد سرد اما جذابپارت :14یونگ با لگد اومد توی اتاق خواستم ف...

بچه ها فردا سه فصل امتحان ریاضی دارم و شش درس پرسش فارسی و ا...

خون‌آشام جذاب من( P:8)

هرزه ی حکومتی پارت ۸ کوک : ...بلدی غذا درست کنی؟ ا/ت : آرههه...

سوار ماشین شدیم رسیدیم که جونگکوک گفت جونگکوک: از کنارم جم ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط