یک نفر از

یک نفر از
حجم نبودنت ،
زیر باران
تیر باران می شد ...
دیدگاه ها (۱)

درد یعنیهر بار عکس جدیدی از تو می بینمجای زیبایی هایتبه انگش...

مرا از حبس آغوشتچه اصراری به آزادی؟برای ماهیان تُنگآزادی گرف...

من عاشق هنر بودمدیروز به جبر پدر و مادرم مهندس شدمامروز به ج...

کادو را که همیشه می توان داد خیلی ها خرس های قرمز و کادوهای ...

بعضی روزهاآدم دلش یک معجزه می خواهد،معجزه‌ای...

من یک بار مـ.رگ را تجربه کرده امیک نفر شبیه تودست یک نفرکه ش...

ما غرورمان را روی شانه هایمان گذاشته ایم.این بارِ سنگینی است...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط