من زن خلق شدم

من زن خلق شدم

نه برای در حسرت یک بوسه ماندن.

برای بوسه ای از جنس آرامش.

من زن نشدم که همخواب آدمهای بیخواب شوم

زن شدم که برای خواب کسی رویا شوم.

زن نشدم که در تنهایی ام حسرت آغوشی عاشقانه را داشته باشم.

زن شدم تا آغوشی در تنهایی عشقم باشم.

برای خوشنامی صد سال کم است اما برای بد نامی یک لحظه کافیست
دیدگاه ها (۱)

و تنهاییتنها واژه‌ای ستکه تنها نیست

﷽اَللّـٰهُمَّ صَلِّ عَلےٰ مُحَمَّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَ...

مَن هَمینَم…نَه چشمآטּ آبــﮯ دارَم…نه کفشهآﮮ پآشنِه بُلنَد…ه...

دخترانه هایم را زیر سوال نبرتوهرچقدر هم که نیرومند باشیزیر ل...

My angel ( part 16)لبخندی دندون نما بهت تحویل داد و لب زد : ...

رمان j_k

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط