ددی سرد من

(اسلااید دوم جک)
پارت ۵
شوگا ویو
داشتم خوابای نارنگی های خوشکلمو میدیدم که این بز دوباره زنگ زد
وقتی فهمیدم هکمون کردن پشمام ریخت
زودی یه لباس پوشیدم پریدم توی ماشین و به جک زنگ زدم گفتم اماده شه اومدم دنبالش
زودی سوارش کردم و گازشو گرفتم

رسیدیم دم در عمارت و دیدم جیمین با دستش سرشو گرفته و شنسته و به شدت عصبیه
ترجیح دادم سر به سرش نزارم و به جک هم گفتم
زود رفتیم کنارش و جیمین به جک گفت که هکش کنه

۳۰ مین بعد ا.ت ویو
ارباب بهم گفت که براش یه لیوان آب ببرم لیوان رو برداشتم و سریع به ارباب رسوندم
با قیافه ای از ارباب رو به رو شدم که هیچ وقت به غیر از وقتی که یه جاسوس تو عمارتش بود اینجوری
و به این شدن عصبی ندیده بودمش
بلا فاصله آب و گرفت و یه نفس سر کشید
_جیمین +ا.ت ^جک =شوگا
_بی عرضه چرا اینقدر طولش میدی ( با عربده ی خیلی بلند )
^ ب ببخشید ق قربان ن نمی تونم ه هکش ک کنم
_گمشو نبینمت ( بازم عربده )
+ا ارباب من رشتم ک کامپیوتر بوده ا اگه بخواین شاید بتونم ب براتون هکش کنم
_( پوزخند ترسناک ) اوکی ولی اگه نتونی یه تیر حرومت میکنم
+( با ترس ‌) ب بله ارباب
ا.ت ویو
نشستم پشت کامپیوتر و با تمام سرعتم تایپ میکردم
۵ مین بعد
_پشمام ریخته بود از این که دختره چقدر کارش خوب بود
+ ا ارباب تموم شد
_( به روی خودم نیوردم نمیخواستم بهش رو بدم ) اوکی حله میتونی بری
+تعظیم کردم و سریع رفتم تو که با جینایی رو به رو شدم که از کلش دود بلند میشد
یکی محکم زد پس کلم
دیدگاه ها (۲)

پارت ۴ویو توی اتاق+ا.ت        ÷جینا÷یااا دختر چتهه وحشیییی+ا...

ددی سرد من

ددی سرد من

ددی سرد من

پارت 5 که اون مرده گفت.... جونگکوک: اجومااا که یه خانم مسنی ...

پارت ۵۲ فیک ازدواج مافیایی

🖤مافیای من🖤

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط