The Rift Between Us
" The Rift Between Us "
part"³
,, روی ,,
هوا تاریک شده بود نگهبان های جلو دروازه زیاد نبودند با یه طلسم میشد بیهوششون کرد روی نگاهی به لوکاس انداخت ,, وقتشه بریم ,, لوکاس سرش رو به نشونه مثبت تکون داد
با پارچه یا سیاهی که دور گردنشون بود صورتشان رو دوشوندن ، آرام و بی صدا مثل یک شبح به نگهبان ها نزدیک شدند ، روی وردی رو زیر لب خوند ,, به فرمان من ، تا ساعتی به خواب فرو بروند ,, بعد از اینکه یکی پس از دیگری به خواب فرو رفتن و همان جا افتادن ، وارد قصر شدن ، قصر پر بود از نگهبان سعی کردند به دون دیده شدند به سمت اتاق پرنسس بروند ، وارد اتاق شدند ، اتاق بزرگ با تم سفید بود ، پرنسس آرام و زیبا روی تخت خوابیده بود ، لوکاس باز هم نتوانست ساکت باشد ,, حالا که از نزدیک میبینمش خیلی خوشگل تره ,, روی طلسمی برای بیهوش کردن پرنسس خواند و بعد با یک حرکت انداختم رو کولش
بابت کم بودنش معذرت 🤍
part"³
,, روی ,,
هوا تاریک شده بود نگهبان های جلو دروازه زیاد نبودند با یه طلسم میشد بیهوششون کرد روی نگاهی به لوکاس انداخت ,, وقتشه بریم ,, لوکاس سرش رو به نشونه مثبت تکون داد
با پارچه یا سیاهی که دور گردنشون بود صورتشان رو دوشوندن ، آرام و بی صدا مثل یک شبح به نگهبان ها نزدیک شدند ، روی وردی رو زیر لب خوند ,, به فرمان من ، تا ساعتی به خواب فرو بروند ,, بعد از اینکه یکی پس از دیگری به خواب فرو رفتن و همان جا افتادن ، وارد قصر شدن ، قصر پر بود از نگهبان سعی کردند به دون دیده شدند به سمت اتاق پرنسس بروند ، وارد اتاق شدند ، اتاق بزرگ با تم سفید بود ، پرنسس آرام و زیبا روی تخت خوابیده بود ، لوکاس باز هم نتوانست ساکت باشد ,, حالا که از نزدیک میبینمش خیلی خوشگل تره ,, روی طلسمی برای بیهوش کردن پرنسس خواند و بعد با یک حرکت انداختم رو کولش
بابت کم بودنش معذرت 🤍
- ۱۵۲
- ۰۵ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط