غسال جوانی را می شست

غسال جوانی را می شست
دیدم زار زار گریه می ڪند
بهش گفتم چی شده تو ڪه روزی صد تا رو غسل میڪنی!!!
روی بازوی جوان رو نشونم داد 
〇نوشتہ بود
برام گریه ڪڹ غســـــال...
... مآدر...... ندارم ↯↯↯↯↯

فقط بانازبشور..............بدون نازکش قدکشیدم
دیدگاه ها (۱)

الهی ....

کاش بتونم تحمل کنم....

تو دنیاااااای منی...@

جنگل هم بود تمام میشد...دلم اما...می سوزد و می سوزد و می سوز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط