پارت

پارت³⁰
+منظورم این بود که توی راه بودیم
-مطمئنم این نبوده(جدی)
+خب راستش و اگه بخوای کاریه که امشب میخوایم بکنیم
-چیکار؟؟؟؟
+شب میفهمی
-همینجا نگه دار
+نمیشه
-گفتم همینجا نگه دار

ویو تهیونگ
نزدیک پیاده رو شدمو توقف کردم
-من دیگه ادامه نمیدم و نمیام
+چی،مگه میشه ما نصف راهو اومدیم
-امشب باتو نمیخوام تنها بمونم
+تنها نیستیم
-کی هس پس؟؟؟
+شب میفهمی
-باشه
راه افتادیمو به یه ساختمون خیلی بزرگ رسیدیم،وارد ساختمون شدیم
کسی نبود،تا چشم کار میکرد فقط وسایل های خفن خونه بود
-اینجا کجاس؟
+عمارت خودمه داخل کره،احتمالا امشب شبه سختی باشه
-منظورت از سخت چیه
+جیمین اگه راست گفته باشه
-مگه چی گفته
+گف که جونگکوک همراهشه دارن میان دنبالت
-دنبال من؟
+اره،جونگکوکم میدونه فقط من اینجارو دارم داخل کره،پس مطمئنا میان اینجا
-پس چیکار کنیم؟
+هیچی انگار چیزی نمیدونیم
-ها اگه بخوان بکشنت چی؟
+.........

شرط ندارع
پارت بعدی عم میزارم،برای کسایی که گفتن بیشتر بزار
لطفا کسایی که لایک میکنن کامنت عم بزارن❤️با تشکر
دیدگاه ها (۷)

پارت³¹+جونگکوک این کارو نمیکنه،یعنی اگه جیمین بخواد این کارو...

پارت³²ویو هانادیدم تهیونگ داره با سه نفر صحبت میکنهاون سه نف...

پارت²⁹ویو تهیونگ+هانا داخل اتاق خوابه،دیشب شبه سختی بود براش...

پارت²⁸گوشیم زنگ خورد،جیمین بود،وای یعنی جواب بدم،یا بزارم خو...

رمان عشق و نفرت پارت7قبل از اینکه سوار هواپیما شیم رفتیم که ...

*وقتی می‌رید برای تولد دوست اونا لباس بخرید و ات هم یه لباس ...

ببخشید قسمت نبود پارت بعد رو بنویسم 😅{مافیای من}{پارت ۱۵} چ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط