اینگونه نیست که از روبرو بیاید

این‌گونه نیست که از روبرو بیاید
روز به روز ؛وجب به وجب
تو را تصرف کند
یک صبح بیدار می‌شوی ومی‌بینی
مثل تروریست‌ها
همه جا را گرفته است؛
اندوه؛
همه جا را ویران کرده است

#صابر_کاکایی
دیدگاه ها (۱)

‏خورشت بادمجان درست می کردم وسطش یادم افتاد غوره ندارم ...چن...

- پدر بزرگ مُرد از بس که سیگار کشید ...!.مادر بزرگ ساعت زنجی...

سالهاست به تو فکر نمیکنمچسبیده ام به این زندگی لعنتیشعری برا...

کاش کمی از تو را کنار نعنا و پونه های مادر خشک میکردم ...برا...

حل می شود شکوهِ غزل در صدای توای هرچه هست و نیست در عالم فدا...

پاییز یهو میاد تو یه ‌روزمثل بهار و بقیه؛ صبح زود بیدار میشی...

تو باران را دیده ای؟نیستباران رفته از این شهرببینگَردِ دلتنگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط