بخوایم حساب کنیم یجورایی میشه داستان اوسی منو جینجر
بخوایم حساب کنیم یجورایی میشه داستان اوسی منو جینجر
آقا من یه پیشی کوچولوی کرمی و سفید بودم که حیوون خونگی جینجر بودم به اسم کارامل
جینجر هم ادم بود اینجوری نبود
یروز که جینجر هنوز بچه بود (حدودا ۸ سالش)منو برد بیرون ک باهم راه بریم
یهو یکی از نا کجا آباد اومد مارو دزدید برد یه آزمایشگاه و اونجا رومون یک عالمه آزمایش انجام دادن
آزمایشی که داشت روی جینجر انجام میشد نا موفق و نا پایدار بود و اون تبدیل به هیرو براین شد و منم تبدیل به یه نیمه انسان
پسسسسسس از اونجا فرار کردیم و الان هم که اینجوری ایم
درمورد لارا و یانی هم بگم که اونا در واقع دوستامن ولی چون از بچگی پیش هم بودیم بهم میگیم خواهر مگر نه اونا دوستامن
آقا من یه پیشی کوچولوی کرمی و سفید بودم که حیوون خونگی جینجر بودم به اسم کارامل
جینجر هم ادم بود اینجوری نبود
یروز که جینجر هنوز بچه بود (حدودا ۸ سالش)منو برد بیرون ک باهم راه بریم
یهو یکی از نا کجا آباد اومد مارو دزدید برد یه آزمایشگاه و اونجا رومون یک عالمه آزمایش انجام دادن
آزمایشی که داشت روی جینجر انجام میشد نا موفق و نا پایدار بود و اون تبدیل به هیرو براین شد و منم تبدیل به یه نیمه انسان
پسسسسسس از اونجا فرار کردیم و الان هم که اینجوری ایم
درمورد لارا و یانی هم بگم که اونا در واقع دوستامن ولی چون از بچگی پیش هم بودیم بهم میگیم خواهر مگر نه اونا دوستامن
- ۱.۷k
- ۰۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط