وقتی تو خدمتکار بزرگ ترین باند مافیا هستی
وقتی تو خدمتکار بزرگ ترین باند مافیا هستی
پارت ۱۱
ویو ا.ت
رفتم اتاقم به این فکر کردم چرا من باید من باهاش برم مهمونی بخیال شدم رفتم خوابیدم
......پرش به ۹ صبح......
________________________
ویو ا.ت
بیدار شدم رفتم حموم یه دوش ۱۰ مین گرفتم اومدم لباس پوشیدم موهامو خشک کردم رفتم مسواک زدم موهامو شونه کردم گوجه ایی بستم رفتم پایین خبر از یونگی نبود رفتم اتاقش دیدم مثل گربه ها ناز کیوت خوابیده رفتم پایین صبحونه درست کردم
ویو یونگی
بیدار شدم کار های لازم کردم رفتم پایین ا.ت دیدم داره صبحونه درست میکنه وقتی موهاشو گوجی بسته خیلی کیوت شده
.....
خوبه؟
پارت ۱۱
ویو ا.ت
رفتم اتاقم به این فکر کردم چرا من باید من باهاش برم مهمونی بخیال شدم رفتم خوابیدم
......پرش به ۹ صبح......
________________________
ویو ا.ت
بیدار شدم رفتم حموم یه دوش ۱۰ مین گرفتم اومدم لباس پوشیدم موهامو خشک کردم رفتم مسواک زدم موهامو شونه کردم گوجه ایی بستم رفتم پایین خبر از یونگی نبود رفتم اتاقش دیدم مثل گربه ها ناز کیوت خوابیده رفتم پایین صبحونه درست کردم
ویو یونگی
بیدار شدم کار های لازم کردم رفتم پایین ا.ت دیدم داره صبحونه درست میکنه وقتی موهاشو گوجی بسته خیلی کیوت شده
.....
خوبه؟
- ۲۲.۰k
- ۱۶ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط