Secret love with one of the seven princes

★Secret love with one of the seven princes★

★عشق مخفی با یکی از هفت شاهزاده ★


Part:6

پی دی نیم : بله ..... از شما یک درخواست دارم و بدونین من این در خواست رو به کس دیگه ای مثل شما پیشنهاد ندادم اما احساس می کنم وظیفه ای بزرگ ای محسوب میشه و بار زیادی روی دوش داره ......
هرچی باشه قبول می کنم
: چون که خیلی توی کارت مهارت داری می خواست گروه جدیدامان که هفته بعد دبیو دارن می حواستم که برای حدود یک ماه تا' پِرسیم 'راه بیفته شما میکاپ ارتیستشون باشین
بله .... حتما
: و درباره پسرا چون که سابقت نسبت به میکاپر های دیگه بیشتر می تونی در جا ها یی که پسرا می رن بری هزینش رو هم از طرف کمپانی پرداخت میشه
فقط قبول می کنی که این چند تا مسئولیت رو بر عهده بگیری

با کمی مکث جواب دادم

بله ... حتما
: پس این رو لطفا امضا کنید

با اطمینان امضاش‌ کردم
: خیلی ممنون می تونی بری ... الان می تونی بری طبقه سوم و تمرین پسرا رو تماشا کنی و به هشون کمک کنی ...
بله حتما

با چشمای درشت همه جا رو نگاه می کردم بعضی از ارمی ها با تور داشتن قسمتی از کمپانی رو می گشتن
همه مشغول بودن با اسانسور رفتم بالا و وقتی در باز شد با یکی از پسرا مواجه شدم اونو نمی شناسم اما قیافش اشنا بود
ببخشید می زارید .... رد شن
داداش سونجه: نه .....‌ا.ا منو یادت نمی اد
ببخشید .... من شما رو نمی شناسم
داداش سونجه: منم ........
تا خواست اسمشو بگه دستش رو کنار زدم و دویدم
.
.
دنبال صدای اهنگ بودم که یک اتاق با در سفید دیدم روش نوشته بود (for BTS)
رفتم جلو اروم دستم رو گذاشتم رو در که صدای همهمه شنیدم از ترسم زود در رو باز کردم باصحنه ای که دنیا تو سرم خراب شد نمی تونستم تکون بخورم خشکم زده بود تو شک بودم .......