راه رفتم...بغض کردم...زیر باران ترشدم...هی به یاد آوردمت...ویران و ویرانتر شدم...یادم آمد خاطراتی را که با هم داشتیم...هی پریشانتر...پریشانتر...پریشانتر شدم...