من غمزاده غمم هماننده ققنوسی که در تنهای خود سوختوخاکستر

من غمزاده غمم هماننده ققنوسی که در تنهای خود سوختوخاکستر شدو ازآن خاکستر ققنوس جوانی متولد میشود همانند دل من .
اما دیگه ازاین همه تکرار خسته شدم
دیگه دلم نمیخاد ازخاکسترم دل جوان ققنوس جوان متولد شود
😔 💔 💔 💔 😔 😔 😔
دیدگاه ها (۲)

بوسه های مجازی ...هوسهای سردآغوشهای خیالی ...حرفـهای مبهماحس...

کیک یخچالی

چقدر زود همه چی فراموش شدمن بد شدمچه راحت دورانداختنی شدمخدا...

وَقتی دیر رِسیدَمْ و بآ یِکی دیگِہ دیدَمِتفَهمیدَمْ کِہ گآ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط