کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد

🍃 کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی می‌کرد
ندا آمد بر در خانه ام بیا، آنقدر بکوب تا در به رویت وا کنم

🍃 وقتی بر در خانه اش رسیدم
هر چه گشتم در بسته ای ندیدم!
هر چه بود باز بود

🍃 گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟
ندا آمد: این را گفتم که بیایی
وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم!

🍃 کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک
"مهربان خدایم دوستت دارم"
دیدگاه ها (۲)

تذكرتك واجه اباليضحكة وجهك الحلوهأحس من دونك الدنياضلت كل شي...

لو آدري بيك بـ يآ كتر ..آبچيك حد مآ مسحك !!بس آنت مثل المستح...

راز هایت را به دو نفر بگو خودت و خدایت در تنگنا به دو چیز ت...

التماس به خدا 🦋جرأت است ؛اگر برآورده شود ، رحمت است ؛اگر برآ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط