وقتی عضو هشتم بودی و

وقتی عضو هشتم بودی و..‌..
P8

ویو یونا
آمده شدم پسرا برام یه دوربین مخفی کنار لباسم گذاشتن تا دید داشته باشن و یه چندا شنود بهم دادن که به میز قبل از اومدن آقای سوک وصل کنم به میز یه آرایش ملایم کردم گوشیم رو توی جیبم گذاشتم من قرار بود اونجا مثلا گارسون باشم و براشون چندا نوشیدنی ببرم تا بفهمم که کجا میخوان مواد مخدر رو قاچاق کنن تا ما بریم لوش بدیم و اگه لوش بره کلا آقای سوک ورشکسته میشه رفتم پایین

یونگی= یونا نقشه رو بهت گفتیم پس فهمیدی اره
یونا= اره بار اولم نیست که
کوک= پس مراقب خودت باش
یونا= اوکی

ویو یونگی
خیلی نگران یونا بودم اونا یونا رو ندیدن و الان نگران اینم که اونا یونا رو بشناسن یا سوال پیچش کنن و اگه بفهمن یونا با ما هست قطعا میکشنش

* پرش زمانی به وقتی که یونا رسید به بار *
ویو سوک
امروز قرار بود برای قاچاق مواد مخدر توی بار همیشه جلسه بزاریم خیلی این قرار داد مهم بود
رفتیم تو بار و یه دختر خیلی جذاب اونجا گارسون بهش نمی خورد که گارسون باشه

سوک= ام ببخشید خانم گارسون میشه سفارش مارو بگیرید( با لحن سکسی)
یونا= چشم چی میخواین
سوک= من یه شیشه آبجو میخوام
مارو( دوست سوک)= من ویسگی میخوام
بقیه= ما الکل
یونا = چشم الان میارم
ویو یونا
خیلی نوشیدنی شمارش دادن و قبل از اومدنشون ۲ تا شنود وصل کردم و یونگی و بقیه ی اعضا برام چندا بادیگارد با لباس شخصی توی بار مثل آدم های معمولی گذاشت تا مراقبم باشن
دیدگاه ها (۰)

اسلاید اول = لباس یونا برای خریداسلاید دوم = گوشی یونا اسلای...

وقتی که خواهرشونی و و ساعت ۴ صبح از بیرون میای جیسو؛ دختر من...

وقتی عضو هشتم بودی و.....P7ویو یونگی تو خواب نازم بودم که یو...

وقتی عضو هشتم بودی و....P6* یکسال بعد لس آنجلس * ویو یونگیتو...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟖عشق مافیا چند روز بعد ویو یونا میدونم دارم به جونگ کوک...

جیمین فیک زندگی پارت ۵۳#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط