من چنان محو سخن گفتن گرمت بودم

من چنــان محو سخـن گفتن گرمت بودم

❥❤ ❥ ❥❤ ❥ ❥❤ ❥ ❥❤ ❥ ❥❤ ❥

که تو از هر چه که دم میزدی آن دم خوش بود
دیدگاه ها (۶)

تا ڪے غم آن خورم ڪہ دارم یا نہ ،، وین عمر ...

مهم نیست چقدر شـب تاریڪ استخورشید دوبــاره طلوع خواهد ڪردمهم...

زندگــی بهشت اســت برای آنهــــایی کـه عاشقـــانه عشق می ورز...

چــاے را بے پولڪـےخوردن صفـــا دارد اڪَـــرحبـہ قندے مثـل ت...

من پر از نفرت بودم.. تو چشات قلبمو ا دم دوره کرد...

خوش آمدی! بنشین! که چایِ تازه دم دارم...آه ای خیالِ دلنشین! ...

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط