اقرار میکنم

اقرار میکُنم

من از قابِ هَمین گوشی گاهی

زُل میزنم به چَشم هایت

به بُلندای قامتت ، به سپاه مُژه ات

به گیسوانی که پریشان میکنی …

خُدا نِگهت دارد

ما هَمچُنان نگاهت کُنیم

وگرنه که وِصال تو برای ما

مثل پَرنده ایست که قَصد گرفتنش را داریم و

هی میپَرد ، هی میپَرد و هی میپَرد …

#ستایش_قلب_سربی
#دلنوشته #خاص #عاشقانه
#دلنویس #عشق_جان
دیدگاه ها (۰)

پدرم عقیده داشت که:یک زن نیرومند،می‌تونه از یک مرد هم قوی‌تر...

هر مردی كه پس از من ببوسدت،بر لبانت تاكستانی از انگور كشف خو...

از عشق گفـتـه ام کـه بیـایـم کـنـارِ تـوهـر لحظـه می شود دلِ...

حس خوبیست در آغوش خودت پیر شوماینکه «یک عمر» به دستان تو زنج...

تودلیم یاسم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط