قلبمغرور

#قلب_مغرور_۱۲

دیا. باشه زود بیا
نیکا. اومدم
دیا. باش خدافظ
دیانا=بعد نیم ساعت نیکا رسید خونمون
نیکا.خب الان چی میخوای بگی
دیا. گفتم که نمیدونم
نیکا.خاک تو سرت من جای تو بودم میگفتم آره ولی از این شانس ها ندارم که😑😂
دیا.خو چی بگم
نیکا.بگو آره
دیا.تو بهش بگو
نیکا.من 😭
دیا.آره
نیکا.باشع میگم
فردا صبح پاشدم برم دنبال دیانا خجالت کشیدم گفتم ولش کن بزار برم پارک پیشه بچه ها دیانا خودش میاد
رسیدم پارک فقط نیکا و متین اومده بودن
رفتم به نیکا گفتم از دیانا خبر نداری
نیکا.چرا اتفاقا
ارس.خو کی میاد
نیکا.میاد حالا صبر کن
ارس.باش😑
نیکا.عجله نکن جوـابش نه
ارس.چی
نیکا.لئوناردوداوینچی
ارس.واقعا جوابش نه
نیکا.نه بابا ایسگات کزدم جوابش آره
ارس.✨✨✨
دیانا بعد از دوساعت بلاخره اومد
رفتم بهش گفتم
ارس.واقعا جـابت آره
دیا.خب مگه نیکا نگفت
ا س.چرا خواستم از خودت بپرسم
دیا.آها
دیدگاه ها (۲)

و باز هم خالی😭😑😑

دخترمو صدبار دورش بگردینمن که از زمین تا آسمون دورش میگردم

من فدای موهای فرت بشم✨♥

♥✨بدویید فداشون بشین من که شدم🍁

ادامه ی پارت ¹¹......کای: برو یه آبی به دست و صورتت بزن بریم...

رمان بغلی من پارت۷۲ارسلان: ببرمت دکتر برات آمپول بنویسه دیان...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟕عشق مافیاویو بورام یه نفر اومد دنبالم که ببرتم تو عمار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط