تنها تر از من

تنها تر از من
پرنده ای بود که
جای آواز بر شاخه
سکوت کرده بود
و دانه دانه
پرهایش را می چید
نمیدانم
شاید او هم فهمیده بود
پاییز در راه است!

محمد_شیرین_زاده*
دیدگاه ها (۱)

حواسم به تو هستکه از من پَرتی...کوروش_نامی*

شتاب خواستنت این چنین که می بالدبه دوری تو مگر می توان شکیبا...

سه شنبه شبیه عصای موسی شکافتن می داندبه هفته که می رسدهفته د...

آدم وقتی کسی را عمیقاً دوست دارد، هر شب می‌تواند خوابش را بب...

کشیش مسیحی: شنیده ام حضرت زهرا(س) در قیامت مثل پرنده ای که د...

تو باران را دیده ای؟نیستباران رفته از این شهرببینگَردِ دلتنگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط