موضوعمن عاشق بچه شدم
موضوع:من عاشق بچه شدم ....
پارت ۲ اخر
اسمات داره دوست نداری نخون
ویو ا.ت:
رفتم حموم امدم لباس خواب بپوشم ولی هم خیلی تنگ بود و هم کوتاه ولی گرفتم خوابیدم
ویو شوگا صبح :
رفتم ا.ت بیدار کنم که صبحانه بخوریم پتو رفته بود کنار و پوست سفیدش معلوم شد دمای بدم رفت بالا ولی جلوی خودمو گرفتم رفتم بیدارش کردم سریع قایم شد زیر پتو منم خندیدم و رفتم بیرون
ویو ا.ت:
شوگا بیدارم کرد بخاطر لباسم خجالت کشیدم و قایم شدم وقتی رفت بیرون بلند شدم کارای مربوطه رو انجام دادم و لباسم رو عوض کردم رفتم پایین میز صبحانه حاضر بود ی عالمه غذا خوردم و بعد با شوگا رفتیم خرید ناهار هم بیرون خوردیم هرچی خواستم خریدم بعد داشتیم میرفایم خونه که شوگا دم در ی سوپری وایساد رفت و بعد ۱۰ مین امد
_بیا
+اینا چیه
_خودت ببین چیه
توشون وسایل های مخصوص پریودی و ک.ا.ن.د.و.م بود
+ا...اینا چیه(ترس و خجالت)
_شب میفهمی چیه
+ش...شوگا م... من هنوز بچم
_تو مال خودمی پس هر کاری دلم بخواد میکنم
+شو...
_هیسسسس قول میدم دردت نیاد
ویو ا.ت :
ساکت شدم و ترسیده بودم وقتی ررسیدیم سریع دویدم سمت اتاقم و حتی شام هم نخوردم زیر پتو قایم شده بودم و دعا دعا میکردم که شوگا نباد ولی زارت شانس من امد
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خب راستش کرم داشتم و بقیش اسمات اگه خواستی بگو بوسسسسس با بای
پارت ۲ اخر
اسمات داره دوست نداری نخون
ویو ا.ت:
رفتم حموم امدم لباس خواب بپوشم ولی هم خیلی تنگ بود و هم کوتاه ولی گرفتم خوابیدم
ویو شوگا صبح :
رفتم ا.ت بیدار کنم که صبحانه بخوریم پتو رفته بود کنار و پوست سفیدش معلوم شد دمای بدم رفت بالا ولی جلوی خودمو گرفتم رفتم بیدارش کردم سریع قایم شد زیر پتو منم خندیدم و رفتم بیرون
ویو ا.ت:
شوگا بیدارم کرد بخاطر لباسم خجالت کشیدم و قایم شدم وقتی رفت بیرون بلند شدم کارای مربوطه رو انجام دادم و لباسم رو عوض کردم رفتم پایین میز صبحانه حاضر بود ی عالمه غذا خوردم و بعد با شوگا رفتیم خرید ناهار هم بیرون خوردیم هرچی خواستم خریدم بعد داشتیم میرفایم خونه که شوگا دم در ی سوپری وایساد رفت و بعد ۱۰ مین امد
_بیا
+اینا چیه
_خودت ببین چیه
توشون وسایل های مخصوص پریودی و ک.ا.ن.د.و.م بود
+ا...اینا چیه(ترس و خجالت)
_شب میفهمی چیه
+ش...شوگا م... من هنوز بچم
_تو مال خودمی پس هر کاری دلم بخواد میکنم
+شو...
_هیسسسس قول میدم دردت نیاد
ویو ا.ت :
ساکت شدم و ترسیده بودم وقتی ررسیدیم سریع دویدم سمت اتاقم و حتی شام هم نخوردم زیر پتو قایم شده بودم و دعا دعا میکردم که شوگا نباد ولی زارت شانس من امد
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خب راستش کرم داشتم و بقیش اسمات اگه خواستی بگو بوسسسسس با بای
- ۱۰.۰k
- ۲۵ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط