گلشنی دارد چو جنت نور او در هر کنار

گلشنی دارد چو جنت نور او در هر کنار
لاله و گل چون ز خجلت روی در آینه شد

هر کجا گلچین رویی شد به گلشن جلوه گر
عاشقی از شرم رویش در زمین دیوانه شد
دیدگاه ها (۰)

گل بر سر دشت می‌زند دستسودای تو دارد این‌سر مست

که از گل تا گلیم و از زر ناب به یک ره بر زمین افتاد چون خواب

شب مهتاب من روشن‌تر از روزاستدلم در عشق تو قدری دل آشوب استد...

آمده‌ای که راز من بر همگان بیان کنی🌸و آن شه بی‌نشانه را جلوه...

آتش دل استاد علی اصغر شاه زیدی

در عمق رویا روزها ، با یاد تو سر کرده امدر راه تو دردانه گل ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط