تلفنی در جمجمه ام زنگ می زند

تلفنی در جمجمه ام زنگ می زند
و من
نمی توانم گوشی را بردارم
سال هاست شب و روز ندارم
اما بدبخت تر از من هم هست
او...!
همان کسی ست که به من زنگ می زند...
هیچ کس به درک خودش نرسیده است چه برسد
به فهم بی کسی های پیچیده ی من ...!
میدانی
این زندگی رو بهمون انداختن ...



رسول یونان
دیدگاه ها (۱۰)

دلم گرفته هوای بهـــــــار کرده دلم هوای گریه ی بی اختیار کر...

اگر به کشتن من آمدی چراغ نیاور، که سال هاست بجز سایه ام سپاه...

مـــــن که به دریاش زدم تا چه کنی با دل مــــــنتخته تــو و ...

گمت کردم،مانندِ لبخندیدر عکس های کودکی ام،یغما گلرویی

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۱۲

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط