سناریو انهایپن

وقتی عضو هشتمی و دوس دخترشونی بغض کردی میری پیششون یهو گریه ات میگیره

هیسونگ : ( بغلت میکنه و میگه) چرا ابر من داره می باره ها کی ابرمو ناراحت کرده برم پدرشو در بیارم جی هیونگ بوده ؟
ا.ت : نه هق‌ هق حالم خوب نیس هق هق

جی : نفس من باز چرا گریه میکنی وقتی ددیت ایجاس ،میخوای برات گیتار بزنم آروم تر شی خوشگل من

جیک : (سرتو میزاره روی قفسه سینه ش و میگه ) گریه کن تا اروم شی

سونگهون : ( تعجب میکنه و نمیدونه چیکار کنه ) بیبی گرل من چرا ناراحته ( بغلت میکنه و بعد سرتو میزاره روی پاش ) خب تعریف کن چی شده تا صب به حرفات میتونم گوش بدم

سونو : وقتی میبینه گریه میکنی طاقت نمیاره اشکاتو ببینه و خودش هم گریه میکنه ( حالا تو باید آرومش کنی )

جونگوون : ( رو تختش نشسته بود که یکدفعه میبینه میای داخل و تا میبینیش گریه ات میگیره پا میشه و زود بغلت میکنه ) میدونم سخته ولی یکم که بگذره بهش عادت میکنی

نیکی : ( اول فکر میکنه الکی داری گریه میکنی ولی یه دفعه اشکاتو میبینه ) ا.ت خوبی چی شده 😳 بیا بغلم،تعریف کن چی شده ، دوباره برات هیت نوشتن نکنه ( و کلی نازتو میکشه )

امید وارم خوشتون اومده باشه 🫠لایک کنید حتما بچه ها ما واقعا زحمت میکشیم 😢کامنت بزارید نظرتون رو راجب به سناریو بگید چون با کامنت هاتون واقعا انرژی میگیرم و به اینکه دوباره براتون بنویسم جذب میشم 🥰لایک نمیکنید لااقل کامت بزارید ☹️ فالو یادتون نره چون هر روز سناریو میزارم 😔
اگه ایده ای واسه سناریو دارید پیوی منتظرم چون خودم ایده ای ندارممممم✨🎀
عاشقتونم ماچ به تک تکتون 💋🥰

#انهایپن#فیک#کیپاپ#سناریو_انهایپن #وانشات_انهایپن #تکپارتی_انهایپن #چندپارتی_انهایپن #هیسونگ #جی #جیک #سونگهون #سونو #جونگوون#نیکی