whyhim

#why_him

part:88

آروم چشامو باز کردم و به کنارم نگاه کردم.
جونگ‌کوک لخت کنارم خوابیده بود و منو محکم توی بغلش گرفته بود.

آنالی: جونگ کوک!
جونگ‌کوک!
با صدایی که از خستگی زیاد میومد لب زد:
جونگ‌کوک:بگیر بخواب بچه!

آنالی: اوممم من له شدم بلند شو روم.

جونگ‌کوک:هیسسس میخوام بخورمت!

نگاه کوتاهی بهش انداختم و گفتم:
آنالی: جونگ کوک حالت خوبه چی زدی سر صبحی؟

با صدای خوابالودش لب زد:
جونگ‌کوک:اومم چیز من تو...

آروم دستمو گذاشتم روی دهنش و گفتم:
آنالی: باشه باشه دیگه ادامه نده.
محکم چسبیده بودم بهش درکل بگم داشتم کتلت میشدم.

حدوداً ۱۰مین گذشته بود دیگه داشتم کلافه میشدم.
آروم سرمو تو گردنش بردم و گاز محکمی گرفتم که یکدفعه ای از خواب پرید.

نیشخندی زدم و آروم روی تخت نشستم و به جونگ کوکی که هنوز تو شک بود چشم دوختم.

آنالی: جونگ کوک بخدا قصدی نداشتم حالت خوبه الان؟

جونگ‌کوک: حیف بچه ای!

محکم به دستم زدم پشت گردنش و گفتم:
آنالی:عمت بچست!

جونگ‌کوک:باشه باشه خانوم بزرگ.

ادامه دارد................∆

بچه ها فعلا این یه پارت رو داشته باشید تا امشب یکی دو پارت دیگه هم بهتون میدم
دیدگاه ها (۳)

#why_himpart:89آنالی:عه بی ادب!جونگ‌کوک:چی گفتم مگه؟آنالی:ای...

#why_himpart:90آنالی:جونگ کوککککک!جونگ‌کوک:باشه باشه برو لبا...

بچه ها خیلی بخواطر تاخیرم عذر میخوام چون درسام خیلی سنگینه ق...

#why_himpart:87جونگ‌کوک:آنا اینارو باید موقعی که همه چیز یاد...

(ریاکشن اعضا و قتی جیمین ساعت ۴ صبح بیدار میشه و...

#𝐖𝐡𝐲_𝐡𝐢𝐦𝐏𝐚𝐫𝐭:𝟒𝟗آنالی:از روی تخت بلند شدم که زیر دلم بدجور تی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط