صبح با قلقلک دادن هاش از خواب بیدار شدی

صبح با قلقلک دادن هاش از خواب بیدار شدی
-صبح بخیر پرنسس
+سلام
-امروز خیلییی روز قشنگیه مگه نه
+نه کجاش قشنگه
-میدونی امروز چه روزیه
+نه چه روزیه
پوکر نگات کرد
-یکم فکر کن
+سالگرد ازدواجمون یه ماه دیگس...سالگرد آشنایی مون که گذشت...تولد من هم پنج ماه دیگس چیزی موند؟
-به همین تولد ربط داره
+اهااا فهمیدم
با ذوق نگات کرد
+تولد کوکیه
-نه تولد اون نیست
+اِاِاِ راست میگی پس تولد کیه
-مهم نیست من رفتم
+مواظب خودت باش
.
.
.
.
با ناراحتی کلید و توی در انداخت
با باز شدن در پسرا با داد و فریاد و برف شادی سوپرایزش کردن
×تولدت مبارک
-ممنون از همه
~گریه نکن
-کاش ا.ت هم یادش بود(گیف)
+یادم بود خواستم سوپرایز بشی
به همدیگه نگاه کردید و کیک و جلوش گرفتی
بعد از آرزو شمع هاش و فوت کرد
+تولدت مبارک

#JH |•|
@oneshot
دیدگاه ها (۲)

هوسوک پسرا رو دعوت کرده بود و ازت خواست تا براشون شیرینی درس...

یه یک هفته ای بود خودمو ته دعوامون شدع بود و دعوامون سر اینک...

سناریو کوتاه✨🌈سلام من ا/ت هستم و یه آرمی هستم امروز قراره به...

باهات ویدیو کال گرفت+نامجون میکشمت چرا بی خبر رفتی و غیب شدی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط