پارت یادم نمیاد چند

پارت یادم نمیاد چند

ات ویو
کوک خیل جنتلمنانه رف حساب کرد و بردم تو ماشین

_ات الان هستی
+نه فردا(خجالت)
_یا خجالت نداره که
+اوهوم


کوک ویو

یه نقشه خوب دارم میرم براش سریال مورد علاقشو میزارم و میرم خوراکی میگیرم اینطوری حالش خوب میشه

راوی

کوک ات رو پیاده کرد رفت دوباره سوپر مارکت و یه عالمهه خوراکی خوشمزه گرف و یه اشتراک نتفیلیکس هم گرفت و رف خونه

ات نشسته بود رو مبل و داش با مامانش حرف می‌زد


_ات میای تو اتاق
+اوهوم یه لحظه
_اوک

کوکی رف بالا و لب‌تاپ درآورد و سریال مورد علاقه ات رو گزاشت حالا میگی از کجا میدونی پوسترای اتاقش عمه چی رو نشون میداد

خوراکی هارو چید و ات هم اومد

_بفرمایید بانو
+وای ممنونممممم اهه براچییی
_برا ی اینکه این خانوم کوچولو قراره هفته‌ی سختی داشته باشه
+مرسی اوپااا

پرش زمانی به ۱ ساعت بعد


_وای ات این دختره رو

_ات؟
کوک ویو
دیدم ات به طرز کیوت خوابیده رو شکمم منم سرمو گزاشتم رو سرش و خوابیدم
شرایط
۲۰ لایک
۲۵ کامنت
دیدگاه ها (۴۶)

گایز پایه این من تمام پارتای پسر عموی رو مخ رو تا امشب بزارم...

نیو پارتتت

بچه ها من توییتر ندارم صو کمک کنین💜

پارت ۲

عشق چیز خوبیه پارت ۹صبح روز بعد ویو اتبا درد بدی از خواب پاش...

قلدر مدرسه ( پارت ۲۶ )

مست خون ( پارت ۲۵ ) {پارت آخر}

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط