از عشق ندانم که کیم یا به که مانم

از عشق ندانم که کیم یا به که مانم

شوریده تنم ، عاشق و سرمست و جوانم

از بهر طلب کردن آن یار جفا جوی

دل سوخته ، پوینده ، شب و روز دوانم
دیدگاه ها (۱۳)

ما خودمونو ارزون فروختیم ...!تا بهمون لبخند زدن ،محبت کردیم ...

بودنها هم بودنهای قدیم ...!نه اینترنت بود، نه تلفن ...فقط نگ...

‌هر آدمے…دل تنڪًیهاے …مخصوصہ خودش رو داره...و تو پنهانے ترین...

و من همانقدر دورم از دستهایت...! که نزدیکم به تنهایی،،،

عشق ( درد بی پایان)

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط