به نام حضرت حق

به نام حضرت حق ؛

کیسه های نان و خرما خواب راحت می کنند
دستهای پینه دارش استراحت می کنند

نخل ها ازغربت و بغض گلو راحت شدند
مردم از دستِ عدالت های او راحت شدند

ای خوارج ، بهترین فرصت برای دشمنی ست
شمع بیت المال را روشن کنید ، او رفتنی ست

درد را با گریه های بی صدا آزار داد
با لباس نخ نمایش ، کوفه را آزار داد
مهربانی نگاهش حیف مشکل ساز بود
روی مسکین ها در دارالخلافه باز بود

دشمنانش در لباس دوست بسیارند و او
بندگان کیسه های سرخ دینارند و او

سادگی سفره اش خاری به چشم شهر بود
مرتضی با زرق و برق زندگی شان قهر بود

نیمه شب ها کوچه ها را عطرآگین می کند
درعوض ، در حق او هر خانه نفرین می کند

التماس دعا

شعر: وحید قاسمی
دیدگاه ها (۵)

خدایا شکرت که سید علی رهبر ماسبا سخنرانی ایشون آدم احساس غرو...

تصویر گویای همه چیز هست!

زلیلایی شنیدم یاعلی گفتبه مجنون چون رسیدم یاعلی گفتخمیرخاک آ...

عاقبت یک عکس سلفی در بقیع خواهم گرفتذیل آن با افتخار این جمل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط