قاصدک کوچولوی من
قاصدک کوچولوی من💔🥀
پارت ۳
ویو تهیونگ:
خیلی حالم بد شد وقتی توی اون وعضیت دیدمش دلم میخواست خودمو بکشم(دور از جون) نشیتم کنارش و دستاشو گرفتم خیلی مظلوم بود اون حقش نبود توی این سن اینقدر زجر بکشه اگر من باهاش خوب رفتار میکردم الان نباید فرشته کوچولومو روی تخت بیمارستان میدیدم فقط ارزو میکنم یه فرصت دیگه داشته باشم تا بتونم براش جبران کنم من خیلی بهش بد کردم
_تنا... دخترم نمیخوای بلند بشی؟ بابایی خیلی ناراحته تروخدا بلند شو قول میدم دیگه حتی سرت داد نزنم فقط بلند شو من پشیمونم میدونم همش تقصیر من بوده اما الان فهمیدم چقدر اشتباه کردم تو مقصر مرگ مادرت نبودی منو ببخش عزیزم میشه یه فرصت دیگه بهم بدی؟ خیلی خب من میرم امیدوارم بهوش بیای(گریه)
ویو ادمین:
اما هیچ امیدی نبود بهترین دکترا و متخصصا همه تلاششون رو کرده بودن اما بی فایده بود دیگه هیچ راهی نبود تهیونگ داشت میرفت پیش دکتر اما دید دکتر و پلیس دارن باهم حرف میزنن پشت دیوار قایم شد و یواشکی به حرفاشون گوش داد..
پلیس. اما اقای دکتر اون نمیتونه تحمل کنه چطوری بهش بگیم
دکتر. من خودم درک مبکنم منم سه ساا پیش دخترمو بخاطر سرطان ریه از دست دادم میدونم چقدر سخته اما باید بگیم
پلیس. اخه چطوری بگیم اصلا کی بهش میگه؟
دکتر. منم نمیدونم ولی باید یجوری بگیم
پلیس. یعنی هیچ راهی نیس؟
دکتر. نه.. تومورش بخاطر اینکه دیر مشخص شده دیگه خوب نمیشه تیر به قلبش خورده دیگه هیچ راهی نیس..
_د.. دکتر(بغض)
پلیس و دکتر. اقای کیم(تعجب)
_یعنی دختر من دیگه خوب نمیشه؟
دکتر. متاسفم ولی نه... دیگه امیدی نیس
_نه نه این امکان نداره ادن زنده میمونه(گریه و تعحب)
دکتر. متاسفم
_همش تقصر منه(گریه)
پلیس. اروم باشید
ادامه دارد.....
ببخشید کم بود
پارت ۳
ویو تهیونگ:
خیلی حالم بد شد وقتی توی اون وعضیت دیدمش دلم میخواست خودمو بکشم(دور از جون) نشیتم کنارش و دستاشو گرفتم خیلی مظلوم بود اون حقش نبود توی این سن اینقدر زجر بکشه اگر من باهاش خوب رفتار میکردم الان نباید فرشته کوچولومو روی تخت بیمارستان میدیدم فقط ارزو میکنم یه فرصت دیگه داشته باشم تا بتونم براش جبران کنم من خیلی بهش بد کردم
_تنا... دخترم نمیخوای بلند بشی؟ بابایی خیلی ناراحته تروخدا بلند شو قول میدم دیگه حتی سرت داد نزنم فقط بلند شو من پشیمونم میدونم همش تقصیر من بوده اما الان فهمیدم چقدر اشتباه کردم تو مقصر مرگ مادرت نبودی منو ببخش عزیزم میشه یه فرصت دیگه بهم بدی؟ خیلی خب من میرم امیدوارم بهوش بیای(گریه)
ویو ادمین:
اما هیچ امیدی نبود بهترین دکترا و متخصصا همه تلاششون رو کرده بودن اما بی فایده بود دیگه هیچ راهی نبود تهیونگ داشت میرفت پیش دکتر اما دید دکتر و پلیس دارن باهم حرف میزنن پشت دیوار قایم شد و یواشکی به حرفاشون گوش داد..
پلیس. اما اقای دکتر اون نمیتونه تحمل کنه چطوری بهش بگیم
دکتر. من خودم درک مبکنم منم سه ساا پیش دخترمو بخاطر سرطان ریه از دست دادم میدونم چقدر سخته اما باید بگیم
پلیس. اخه چطوری بگیم اصلا کی بهش میگه؟
دکتر. منم نمیدونم ولی باید یجوری بگیم
پلیس. یعنی هیچ راهی نیس؟
دکتر. نه.. تومورش بخاطر اینکه دیر مشخص شده دیگه خوب نمیشه تیر به قلبش خورده دیگه هیچ راهی نیس..
_د.. دکتر(بغض)
پلیس و دکتر. اقای کیم(تعجب)
_یعنی دختر من دیگه خوب نمیشه؟
دکتر. متاسفم ولی نه... دیگه امیدی نیس
_نه نه این امکان نداره ادن زنده میمونه(گریه و تعحب)
دکتر. متاسفم
_همش تقصر منه(گریه)
پلیس. اروم باشید
ادامه دارد.....
ببخشید کم بود
- ۱۰.۴k
- ۲۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط