مافیای من

مافیای من
پارت ۱۸
سه ماه بعد
ویو جیمین
یونگی و ته ماموریت بودن ولی گوشی هاشونو نخورده بودن به کوک گفتم
جیمین : کوک
کوک : هوممم
جیمین : میای کرم بریزیم
کوک : چه کرمی
جیمین: ته و یونگی مگر رو گوشی هاشون حساس نیستن
کوک : آره چطور
جیمین: خوب گوشی ها شون هم رمز نداره بیا یریم سرک بکشیم
نکته : ته و یونگی چیز هایی که قبل رفتن تو گوشی هاشون بوده رو پاک نکردن و فکر میکردن که اونا نگاه گوشی نمیکنن )
خوب رفتن نگاه کردن پراشون ریخت دهنشون وا موند که دیدن ته یونگی اومدن خونه
ته : چی.. چرا ...به .. گوشی من دست زدی
کوک : گوه خوردم
یونگی : جوجه مگر بهت نگفتم من رو گوشیم حساسم دست نزن هااا
ته : این جوری نمیشه باید تنبی چی
یونگی : تو هم همین طور جوجه
ویو خودم
بلند دشون میکنن میبرنشون بالا تو اتاقا خودشون
(بچه ها هرچی تو اتاق تهکوک میوفته تو اتاق یونگمین هم میوفته )
میندازنشون رو تخت و میرن سراغ لباس هاشون و در میارن ( خودم دارم با خجالت مینویسم 😅)
ته گردن کوک رو کبود میکنه و به صورت وحشیانه لباش رو میخوره و این اتفاق تو اتاق یونگمین هم میوفته
ته میره سراغ پاین تنه و میکنه تو کوک و کوک صداش در میاد
کوک: عاییی
ته : درد داره
کوک :آره
پیشه یونگمین
یونگی : چی شد چرا صدات در اومد ؟
جیمین : خو درد داره
یونگی : آها
بعد شروع میکنن تلمبه زدن و تا دو ساعت این کار ها ادامه داره
(بقیش به خدا روم نمیشه مگرنه می‌نوشتم )
باییییی چطور بود ؟
راستی طوری خدا گذارش ندید خواهششششششش🙏🙏🙏🙏
دیدگاه ها (۰)

روز ماماناتون هم مبارک❤❤❤❤👏👏👏

بهترین دوستی ها پارت ۲و شروع کرد به فیزیک درس دادن زنگ تفریح...

لباس مدرسه هاشون خوبن؟ به زور لباس پیدا کردم به هم میان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط