بگو در این

بگو در این
گرمای جانفرسای #تابستان...
سرمای #نبودنت
را چہ ڪنم...
ڪه همچون روزهای
تیر ماه بلند است
غیر قابل تحمل است...
دیدگاه ها (۲)

تو را من ساختمتو راو خاطراتت راو غمی که لحظه لحظه آبم می‌‌کن...

فردا باز هم بہ #تو فڪر خواهم ڪرد... مثل #دریا بہ ادامہ

بندِ #دلِ منبه لبخندهاۍ #تــو بند است #جانا...

من #دلم به بودنت #گرم است ...مۍخواهد #تیر باشد مۍخواهد نباشد...

گاه آرزو می‌ڪنمزورقی باشم برای توتا بدانجا برمتڪه می‌خواهیزو...

تمامِ ناتمامِ منڪجایی جانانم...؟!تمامِ من، تمام تو را،از شب ...

بهشت گمشدهی جنوب ایران در خوزستان!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط