پارت ۷

بعد پاره کردن ۲۰۰ دلار توی کالوین کلین از اونجا اومدیم بیرون.
احساس سنگینی توی گلوم میکردم. بجای اینکه من برای چهیون کادو بگیرم اون برام گرفت :)
چهیون: بریم یچیزی بخوریم دیگه؟
ات : اینو من حساب میکنم
چهیون : باشه حالا بیا بریم!😅
ات: کجا بریم ؟ KFC؟
چهیون : کشتی ما رو با این کی اف سیت -___-
ات: عه خب خوشمزست دیگهه
چهیون: -_-
رفتیم طبقه‌ی یکی مونده به آخر (رستوناراو معمولا یکی مونده به آخر میزارن دیگه😅)
سروصدای مردم توی سرم بود . بازور یه جای خالی پیدا کردیم
ات: تو بشین من برم سفارش بدم
چهیون: باشه

ات: سلام
: سلام بفرمایید
ات: اوم... یه بسکت بزرگ میخوام. فلفلی نباشه
: نوشیدنی؟
ات: دو تا نیم لیتری
:چشم. کلا میشه ۳۰ دلار (۴ میلیون)
ات: بفرمایید
:ممنون‌ میزه چندید؟
ات: ۳۶
: هر وقت آماده شد به میزتون نتیف میاد
ات: باشه ممنون
رفتم نشستم
چهیون: ....
ات: هاا؟؟ (بلند)
چهیون : میگممم خیلیییی شلوغهههه(داد)
ات: چرا داد میزنی خب؟! (داد)
چهیون: آروم بگم بگه میشنوییی؟؟؟(بلند)
ات -____-
بعد ۱۰ دقیقه نتیف اومد
ات: آمادست (بلند شدم)
رفتم سمت صندوق
: میز شماره‌ی ۳۶؟
ات: بله
:بفرمایید سینی رو برداشتم و رفتم نشستم
چهیون : ای ولا (بلند)
ات: 😅
بعد اینکه خوردیم سینی رو توی آشغالدونی خالی کردیم و رفتیم پایین
چهیون: خیلی خوش گذشت مگه نه؟
ات: آده. ساعت چنده؟
چهیون: ۲
.....
دیدگاه ها (۲)

پارت ۸

پارت ۹

پارت ۶

پارت ۶

پارت ۷ویو ات: بلاخره رسیدیم به پارک داپسان و جنگکوک رفت بیل...

رمان جیمین ( خیانت) پارت ۲

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط