رفقایم در بسیج شنیده بودند مصطفی ازم خواستگاری کرده

رفقایم در بسیج شنیده بودند مصطفی ازم خواستگاری کرده .
از این طرف و آن طرف به گوشم میرساندند که " قبول نکن ، متعصبه "
با خانم ها حرف میزد ، سرش را بالا نمی گرفت ، سر برنامه های بسیج اگر فکر میکرد حرفش درست است ، کوتاه نمیامد .
به قول بچه ها حرف ، حرف خودش بود .
بعد از ازدواج
محبتش به من انقدر زیاد بود که رفقام باور نمیکردند این همان مصطفایی باشد که قبل از ازدواج می شناختند ، طاقت نداشت سر درد من را ببیند .

شهید مصطفی احمدی روشن

http://line.me/ti/p/%40yck0500m


https://telegram.me/shahidan313gomnam
#شهدا
دیدگاه ها (۳)

مادر که برود نظم خانه بهم میریزد...نگاه کن!علی(ع)نجف...حسن(ع...

وقتی میمیری تو را به اسمت صدا نمیکنند و درباره تو میگویند: ...

بسم الله الرحمن الرحیم خطبه 113:نکوهش از غف...

خنده ی فرشتگان بربی حجابان...رسول خدا صلی الله علیه و آله از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط