چون باد صبح رزق من از بوی گل بود

🍒🌱چون باد صبح، رزق من از بوی گل بود
مرغ قفس نیم که بسازم به دانه‌ای

ناف مرا به نغمهٔ عشرت بریده‌اند
چون نی نمی‌زنم نفس بی‌ترانه‌ای🍒🌱


#صائب_تبریزی
دیدگاه ها (۰)

🌱🍒خواری از اغیار بهر یار می باید کشیدناز خورشید از در و دیوا...

🍒🌱اگر گنجشکی تازه بالیدر شعر کوچک من لانه کناگر آفتابی تازه ...

🌱🍒به قدم چو آفتابم به خرابه‌ها بتابمبگریزم از عمارت سخن خراب...

🍒🌱تودر قلب و من خسته به چاهی....گنه از کیست... ؟از آن پنجره ...

گفتم به دام اسیرم ، گفتا که دانه با منگفتم که آشیان کو ؟ گفت...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

( گناهکار ) ۱۳۳ part جیمین نگران زد به درب و با صدای خشن مرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط